ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
درباره من
زیبایی چشمان تو ...بی تاب می کند مرا...
رها می شوم در کهکشان خیال
و غرق می شوم در حجم بیکران بودنت
عزیز، عشق آسمانی ام
من در زمین بودم...
شاید کمی تنها .. کمی هم خسته
نوری بر من تابید
از آسمان بود و از انتهای عالم
از جاییکه زیبایی چشمان تو می خندید!
چیزی چون جوانه ای از عشق در من رویید
عجین شد با خاک قلبم
گل کرد... شد مهر .. شد شور... شد شبیه زنده بودن
با تو... میلادی دوباره دارم
و با تو ... حرف جدیدی از زندگانی خواهم گفت
همراهم باش... تا همیشه ... تا انتها ... تا خود آسمان
<<ممنون که من رو میخونید >>
ادامه...
در روزگاری که همه میدوند تا زنده باشند...
آرزویم برایت اینست
آهسته قدم برداری تا
زندگی کنی....
(تو نقطه اوج بیاد هم باشیم)
درووود رفیق
دیر اومدم ولی مبارکت....
دیدی منو... چه ساده خودمو خوشبخت انگاشتم... کار سختی نبود میون اینهمه زجر دنیای پیرامون.
خوش طعمه، خوشبخت انگاری خویش.
زندگیت پرثمر.
سلام تولد گذشته ات مبارک سیب جان
با سلام و عرض ادب
با احترام به یک غزل دعوت هستید [گل][گل][گل]
نازارگم سیف لبنانی!
هه هاتم نظره بم و دیگر هیچ
من تا امروزیک کتاب ندیده ام که درآن،حقیقت نوشته شده باشد. .... جزصدای درون هر کس
hapyy birth day to you my dear
روزی نیست که تولد کسی نباشه…تولدت مبارک.از طرف
خیلی دیر اومدم وبلاگت ببخش.ولی خواندم و لذت بردم
چند تا نظر هم به یادگار گذاشتم
ممنون علی جان
تولد گذشته ات با تاخیر مبارک...
و تولد آینده ات پیشاپیش مبارک...
به قول جلال عزیز شاد زی و مهر افزون...!