| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 |
از هرچه میترسیم, به سَرمان می آید !!
و منــــ ...
از رفتن " تو " هیچ نمیترســم ...!
+ حافظ
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست ...
کارت حرف نداره خوشم اومد.من از رفتن تو هیچ نمی ترسم
سلام . خسته نباشی عزیزم اما من میترسم از تمام این چیز هایی که بر سرم امد و خواهد امد . چون در برابر جبر خدا نا توانم. امید وارم که هر چه می خواهد بیاید خیر باشد. ممنونم از نوشته زیبا تون.
مثل همیشه زیبا زیبا زیبا....
از رفتن تو هیچ نمی ترسم
تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمی گراید ، خاطرات پاک به یاد هم بودن است........
منتظر حضور گرمت هستم
سلام با نوشته ای بروزم ممنون میشم نظرتو بدونم
ممنونم
سلام..
سری به ما بزنید..
درود
بالاخره منم اومدم
تو که نه ولی عباس می تر۳
آخه دارم بی خبر میرم
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هرکسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دگر
خانه دوست کجاست؟
سلام. جدا لذت بردم ولی نمی دونم چرا چند وقته با خوندن شعر ذوق قبلی رو ندارم.
سلام...خیلی قشنگ بود....از رفتن تو هیچ نمیترسم...
