ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
درباره من
زیبایی چشمان تو ...بی تاب می کند مرا...
رها می شوم در کهکشان خیال
و غرق می شوم در حجم بیکران بودنت
عزیز، عشق آسمانی ام
من در زمین بودم...
شاید کمی تنها .. کمی هم خسته
نوری بر من تابید
از آسمان بود و از انتهای عالم
از جاییکه زیبایی چشمان تو می خندید!
چیزی چون جوانه ای از عشق در من رویید
عجین شد با خاک قلبم
گل کرد... شد مهر .. شد شور... شد شبیه زنده بودن
با تو... میلادی دوباره دارم
و با تو ... حرف جدیدی از زندگانی خواهم گفت
همراهم باش... تا همیشه ... تا انتها ... تا خود آسمان
<<ممنون که من رو میخونید >>
ادامه...
" من " تنهاست " تو " هم تنهاست و این غم بزرگیست که دکتر شریعتی در کتابش گفته بود. دیکتاتور برا مطلب به این قشنگی نامانوسه براش یه اسم زیبا تر انتخاب کنید. شما اگه به قلب خوتون حاکم باشین دیگری رو با جبر نمیتونید نگه دارید.
خوب شد اینجوری
" من " تنهاست " تو " هم تنهاست و این غم بزرگیست که دکتر شریعتی در کتابش گفته بود. دیکتاتور برا مطلب به این قشنگی نامانوسه براش یه اسم زیبا تر انتخاب کنید. شما اگه به قلب خوتون حاکم باشین دیگری رو با جبر نمیتونید نگه دارید.
راست میگه دیکتاتوور یه خورده بهش نمیخوره
دستت طلا جالب بود