حج می رفتــ که به او بگویند"حاجی"
کسی که
خـــــدا را دور زده بود...
+ ای کسانی که ایمان آورده اید الله وکیلی آنقدر هم ایمان نیاورده اید..
"نــــامم"را که می بریـــ
درونـــم "هارپــــــــــ" می نوازنـــــــد....
زمین یخ بسته
جوان کــارگری رادیدم، گاری به دست ،ماسه می کشید؟!
سخت کارمی کرد..
شرافت مندانه
(خستگی ناپذیر)
انگار دانه دانه ماسه هایش عاشقانه هایش بودند..
می گفت به عشق"او" کارمی کنم!!
ومن زیرآوار این حرفش ماندم
متاثرشدم،
به اتاق کارم رفتم،کناربخاری،لم داده به صندلی،
وبه عاشقانه هایم خندیدم..
+ اتفاقی ک امروزبرایم افتاد..مینیمال های او زیباتر بود به اندازه ماسه..میگم کاش انسانها رو از دلهاشون شناخت، نه ازپولهاشون ونه ازدارایی هاشون...7azar 90
ســـــــــکوت معناداریــ ..
فضای اتــــاق راپراز"مهـــــر"می کند
که "آسمـــــــــان"هم دلشــ بوســه میخواهــــد..
ناز هایتـــــــــــــ را بخرم
نترســـ !؟!
با یک کُلیه هم می شود "زندگی کرد"...
هیچ منطق و اصولی را نمی شناسند!
و به دوره ای رسیده ایم که
"بایک دل میتوان هزار دل برداشت"
وقتی مرزهای اعتقادی برچیده می شود!!
"قندیل" می بــــــــــندم..
کنار حجم عظیمی از بی قراری ها...
+میخواهم در آغوشت آفتابی شوم
دیشبــــــ واژه ها "لت و پـارم" کردند!!
مدتی استـــــــــــــ
عاشقانه هایم بوی "رفتـــن" می دهنـــــــــــــد....
+ واژه ها هم ،می کوچــــند، ازمن ...یکیــ یکیـــ
آن همه دروغــــــــــــی که به خوردم داده ای ...
چه ســـــــــــــــــــــــاده باورم شــــــده بود،
دوستــ تـــــــ دارم هایتـــــــــــ را....
ولیـــــ ...
بغض هایم طولانیستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ... !!
چهارپایه ء زمین افتاده ...
پاهــــــــــــای آویـــــــــــزان ....
نامه ای در دست ، مچاله شده ....
(تو رفتی ، من هم میروم)
فرصتی باز نمانده است ,
بیا . . .
مثل سهراب دگر جنس تنهایی من نازک نیست
زود بیا . . .
که مرا نایی نیست
واژه ای برای نبودنت نداشتـــــــــــــ
حضرت فیل میخواهــــــــــــــــد :)
+ کنایه از محال بودن است